کد مطلب:69619 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:194

تبلور ولایت











دوران طـلایی حضور ستارگان پر فروع امامت سپری شد، بی آن كه مردمان از نعمت وجود آنان اسـتـفـاده كـنـنـد. در طـی دوران امـامـت، از آغـاز تـا ابـتدای عصر غیبت، كه بیش از دویست و پنجاه سـال بـه طـول انـجـامـیـد، امـامـان مـعـصوم، به جای آن كه در مسند تصمیم گیری و زعامت جامعه اسـلامـی قـرار گـیـرند و منشاء تصمیمات صالحانه برای كشور اسلامی باشند، گاه توسط زورمـداران از حـق خلافت محروم و خانه نشین شدند، گاه در برابر حق طلبی شان آماج شمشیر و نـیـزه قـرار گـرفـته، به شهادت رسیدند، گاه سالیان متمادی در زندان های تاریك و مخوف حـبـس شـدنـد و گـاه بـه سمّ كین مسموم و به هر حال از آفتاب وجودشان آن گونه كه شایسته بود استفاده نشد.

ایـن كـه چـه عـوامـلی بـاعـث محروم شدن جامعه از خیر و بركات وجود راست قامتان جاوید تاریخ اسـلام شـد، بحثی است كه در مقال دیگری باید به طور گسترده به آن پرداخته شود. اما به طـور اجـمـال مـی تـوان گـفت كه كینه توزی عده ای كه دین در باطن سیاهشان راه نیافته بود و هـرگز از ته دل ایمان نیاورده بودند به علاوه فریب كاری دنیاطلبان و جهالت و تعصب كور عامه مردم، موجب شد تا فرصت های طلایی برای اصلاح جامعه و رشد باورهای مذهبی و اعتقادی و پـیـشـرفـت عـلوم دنـیـوی و الهـی از دسـت رفته و جامعه به جای آن كه به سوی تعالی گام بـردارد و عـدالت در آن اجـرا شـود، بـه سـوی انـحـطاط رفته، و ظلم چنان مستولی شود كه حق طـلبـان از دم تـیـغ گذرانده شده و یا به ناچار مُهر سكوت بر لب زنند. زمام داران حكومت به جای آن كه الگوی دینی، علمی و ایمانی باشند، فسق، فجور و دنیاپرستی را پیشه كرده و دیـن را دسـتـاویـز وجـاهـت اعـمـال نـاروای خـویـش قـرار دادنـد. بـیـت المـال بـه جـای آن كـه بـه صـاحـبـان واقعی آن برسد، خزانه های حاكمان جور را پر كرد. در نـهـایـت چـنـان شد كه دوازدهمین مقتدای صالح، چهره در نقاب كشید و پس از یك دوره كوتاه (غیبت صـغـری) كـه تـوسط نمایندگان چهارگانه خاص، جامعه را هدایت می نمود، به غیبت طولانی كبری رفته و به امت اسلامی سفارش كرد از این پس به نمایندگان عام من كه همان فقهای جامع الشرایط هستند، مراجعه كنید:

«... وَ اَمَّا الْحَوادِثُ الْواقِعَةُ فَارْجِعُوا فیها اِلی رُواةِ حَدیثِنا فَاِنَّهُمْ حُجَّتی عَلَیْكُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ اللّهِ عَلَیْهِمْ.»[1] .

در حوادث و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع كنید، زیرا آنها حجّت من بر شمایند و من حجّت خدا بر ایشان.

بـنـابـرایـن، در عـصـر غـیـبـت، مـرجـعیّت دینی و رهبری سیاسی جامعه اسلامی به فقهای جامع الشرایط واگذار شده است، كه اینان وظیفه دارند در جهت تحقق حكومت اسلامی در جامعه بكوشند و ولایـت و سـرپـرسـتـی امـت اسـلامـی را عـهـده دار شـوند. در این نوشتار در زمینه ولایت فقیه، پـیـشـیـنـه و نـقـش مـردم در حاكمیت آن، مطلقه بودن ولایت در اندیشه امام خمینی (ره) و ضرورت دفاع از آن به بحث خواهیم پرداخت.







  1. وسائل الشیعه، ج 18، ص 101.